برای بار دوم میخواهم حرف دیگری از ناگفته های دلم را بگویم که با تمام وجودم لمسش،کرده ام و ثمره و خیر آن را دیده ام
مخاطب امروزم کسانی هستند که سودایشان نه طلا،و نه نقره و نه سکه و نه خودرو است بلکه در میان سلولهای خاکستری مغزهایشان چیزهایی دارند که عین طلاو جواهرات شاید گرانتر هم فروخته میشود و هم خریدار بسیار دارد و چه بسا سر منشا تغییر و تداوم تعداد زیادی از ضرورتها و موقعیتهای اقتصادی ، اجتماعی و دینی و حتی سیاسی در جوامع است.
به من اعتماد کنید این چیز باارزشتون رو از من پنهون نکنید
هرکسی یه اسم براش گذاشته مثلا بعضی ها اسمشو گذاشتن دانش بعضی ها بهش میگن اطلاعات که informationهم لفظ لاتین آن است عده دیگری آن را مهارت و علم می نامند شما هر اسمی برایش بگذارید درست است مسله من اسم و یا حتی ارزش و کارکرد آن نیست بلکه نحوه استفاد و بکارگیری آن و نگاه شما به مخاطبانتان همون دریچه ایست که من نگاه کردن از آن برایم اهمیت بیشتری دارد .
چه بخواهید چه نخواهید در این موازنه قوا گاهی دارنده علم و دانش و زمانی دیگر ممکن است نیازمند آن باشید دلم میخواهد به هر دو شرایط پیش رو خوب فکر کنید و مزایا و معایب هردو موقعیت را مقایسه کنید.
حالا انتظارات خود را در دو حالت پیش گفته مرور کنید
.... وقتی نیازمند دانش و افزودن دانایی هستید و کسی یا کتابی یا سایتی نیاز شما را بر آورده میکند چقدر مسرور و خوشحال میشوید در نظر بگیرید در آن شرایط خاص و در آن موقعیت استثنایی حتی حاضر بودید بها و ارزش آن اطلاعات و علم را بپردازید اما وقتی آن را به سادگی به دست آوردید خوب است دو احساس متفاوت را درک کنید
الف: شخصی که این اطلاعات را رایگان به شما عرضه نمود یکی از دانه های یک زنجیره بزرگ است که با خود عهد کرده است خودش
را و دانشش را وقف نماید و این فرصت و دستاورد خود را به همه عرضه کند
ب:خود شما که دانشی دارید ایا وقت آن نشده است آن را به مردم عرضه نمایید و در واقع شما هم به این زنجیره بپیوندید که یافته ها و دانش خود را بدون هیچ چشمداشتی به تشنگان آن عرضه نمایید؟
برای درک بیشتر موضوع دو سوال میپرسم:
1- خداییش چقد از،دانسته هایتان جزو اون دسته از اطلاعاتی است که رایگان و بدون مزد و پاداش بدست آورده اید ، می باشد؟
2- چند بار تاحالا برای کسی که از او چیزی یاد گرفته اید و برای پدر او رحمت.فرستاده اید؟
باور کنید زندگی زیبا تر میشود اگر اندک اندوخته ودانش خود را خالصانه عرضه نمایید.....
در جمعی نشسته بودم که یکی از دوستان بلند شد و به من اعتراض کرد که تو با عرضه رایگان دانش و علم خودت (البته در یک موضوع بسیار کوچک و خاص ) فرصتی را که برای کاسبی کردن و پول درآوردن در اختیار داشتی، ارزان و البته رایگان از دست دادی و در آینده هم همین خواهد بود و افراد تنبل و بی سواد یا کم سواد جامعه به سو استفاده از این تفکر آدمها و به اصطلاح دزدی علمی و ادبی خودشان عادت کرده و اینگونه خود را بالا میکشند و تو درجا خواهی زد...!
جوابی به او ندادم اما یقین دارم اینگونه نیست چرا که :
دانش مثل چشمه آبیست که هر روز جوشان تر خواهد بود حتی اگر تمام آبش را بردارند باز و بار دیگر باریکه از آثارش را میتوان دید.
و این جوش و خروش تا زمانی که کندن و کاویدن انسانهای علم دوست و مردم دوست ادامه داشته باشد ممتد و جاری و روان خواهد بود.
آری باور داشته باشیم که دنیا زیبا تر خواهد شد اگر ما نیز این زنجیره طلایی دانش پژوهی و دانش فشانی را قطع نکنیم و هرروز حلقه ای دیگربه آن بیفزاییم.